مارک زاکربرگ چگونه توانست به دارایی خالص ۷۱ میلیارد دلار دست پیدا کند؟
شاید باور کردنش یکم سخت باشه، اما همه چی از یه اتاق توی خوابگاه دانشگاه هاروارد شروع شد که در واقع محل تولد بزرگترین شبکه اجتماعی دنیا، یعنی فیسبوک بود. در فوریه ۲۰۰۴ بود که مارک زاکربرگ تصمیم گرفت تا اسمش رو سر زبونا بندازه و دستیابی به ثروت خالص ۷۱ میلیارد دلاری رو شروع کنه. اون موقع ها فیسبوک چیزی نبود که امروز میبینیم و اوضاع دقیقا برعکس بود. فیسبوک یک شبکه اجتماعی خصوصی بود که فقط دانشکدههای هاروارد اجازه دسترسی به اون رو داشتن و دانشجوها هم از طریق یه ایمیل، به ساختن اکانت توی فیسبوک دعوت شدن.
در بیست و شش سالگی، مجله TIME زاکربرگ رو به عنوان “شخص سال” نامگذاری کرد. زاکربرگ به لطف تلاشش برای پیدا کردن راهی برای برقراری ارتباط بین مردم سراسر جهان از طریق فیسبوک، موفق به دریافت این عنوان شده بود. همون سال هم مجله فوربز، مارک زاکربرگ را به عنوان جوانترین میلیاردر دنیا معرفی کرد. زاکربرگ میگه تا سال ۲۰۱۰، حدود ۴ میلیارد دلار بدست آورده بوده؛ توی سنی که بقیه مردم تازه به فکر پیداکردن کار میفتن!
ریچارد استنگل، سردبیر مجله TIME میگه: “شبکه اجتماعی مارک، میتونست تقریبا یک دهم انسانهای روی کره زمین رو بهم وصل کنه”.
فیسبوک توی یه چشم بهم زدن به جایی رسید که همه دربارش صحبت میکردن. با رسیدن به ۱ میلیارد کاربر، زاکربرگ فیسبوک رو از بخش خصوصی به عمومی منتقل کرد.
از اون زمان، مارک زاکربرگ به یه کارآفرین مطرح در زمینه فناوری و یه بشردوست آمریکایی تبدیل شده. زاکربرگ بدون هیچ شکی تاثیر خودش رو روی تاریخ دیجیتال گذاشته، اما واقعا مارک زاکربرگ کیه؟
مارک زاکربرگ کیه؟
کی پشت فیسبوکه؟ ما این فرد رو به عنوان مارک زاکربرگ میشناسیم اما مارک چطوری به شخصی که الان میشناسیم، تبدیل شد؟
تاریخچه مختصری از زاکربرگ جوان
مارک الیوت زاکربرگ در ۱۴ می ۱۹۸۴ به دنیا اومد، توی نیویورک بزرگ شد و تنها فرزند پسر از بین ۴ فرزند خانواده زاکربرگ بود. پدر مارک، ادوارد زاکربرگ که توسط پدر و مادری فرهیخته بزرگ شده بود، یه دندونپزشک و مادرش هم روانپزشک بود. پدر و مادر مارک (به خصوصی پدرش) خیلی طرفدارش بودن و همیشه حمایتش میکردن. تو سن نوجوانی، زاکربرگ به برنامهنویسی نرمافزار علاقه پیدا کرد و اولین کامپیوتر Quantex 486DX خودش رو روی Intel 486 بالا آورد و زبان برنامه نویسی آتاری بیسیک رو یاد گرفت. برای عملی ساختن علاقه مندیش، یه برنامه پیامرسان به نام “ZuckNet” رو نوشت. پدر مارک از این پیامرسان برای وصلکردن کامپیوترهای خونه به مطب استفاده میکرد و این نرمافزار بهش اجازه میداد تا پیامها بین خونه و مطب منتقل بشن.
با بزرگشدن مارک، عشق او به بازیهای ویدیویی و برنامهنویسی هم بیشتر شد. پدرش برای اینکه بازم ازش حمایت کنه، براش یه مربی کامپیوتر گرفت. توی دبیرستان، مارک با استفاده از یه نرمافزار پخشکننده رسانهای هوشمند، یه سیناپس رو برای فایلهای صوتی MP3 نوشت. این پخشکننده رسانهای، آهنگهایی رو که کاربر به اونا گوش میداد، دقیقا بررسی میکرد و حدس میزد که آهنگ بعدی موردعلاقش چیه.
مسیر رسیدن زاکربرگ به فیسبوک
سیناپسی که مارک زاکربرگ نوشته بود، توجه مایکروسافت و AOL رو جلب کرد. هر دو شرکت دنبال خریدن کارش بودن، اما مارک پیشنهاد جفتشون رو رد کرد. در عوض بعد از دبیرستان با حضور توی یه آکادمی خصوصی، تحصیلاتش رو ادامه داد. مارک زاکربرگ علوم و ادبیات میخوند. وقتی که فارغالتحصیل شد هنوزم اشتیاقش برای برنامهنویسی رو از دست نداده بود.
زاکربرگ بعد از فارغالتحصیلی از آکادمی، به دانشگاه هاروارد پیوست و به عنوان یه مهندس نرمافزار، شهرت یافت. در سال دوم دانشگاه، اولین برنامه خودش به نام “CourseMatch” رو برای دانشجوها نوشت. این برنامه به دانشجوها کمک میکرد تا واحدهاشون رو بر اساس لیست واحدهای بقیه، انتخاب کنن.
دومین نرمافزاری که زاکربرگ برای دانشجوها نوشت، اجتماعیتر بود و توجه دانشجوهای خیلی زیادی رو جلب کرد. در سال ۲۰۰۳، مارک پایگاه داده هاروارد رو از اتاقش توی خوابگاه، هک کرد تا عکس پروفایل دانشجویی همهی دانشجوهارو بدست بیاره. بعد برنامه “FaceMash” رو نوشت که عکس دو دختر رو کنار هم قرار میداد و کاربران این برنامه هم دختری رو که فکر میکردن خوشگلتر بود، انتخاب میکردن و بهش رای میدادن.
این حرکت توجه همه دانشجوهارو جلب کرد و حتی موجب اعتراض بعضی از اونا شد. موضوع تا حدی پیش رفت که استقبال دانشجوها از سایت بیشتر از حد انتظار رفت و سرورها هم بخاطر فشار زیاد، از کار افتادن. در آخر کمیته انضباطی دانشگاه هاروارد بخاطر هککردن سیستمهای خصوصی و منتشرکردن عکس دانشجوها، به زاکربرگ اخطار داد و مجبورش کرد تا سایت رو متوقف کنه، اما این موضوع از اشتیاق مارک برای برنامهنویسی کم نکرد.
پروژه FaceMash باعث شد که دانشجوها تحت تاثیر تواناییها و استعدادهای مارک زاکربرگ قرار بگیرن. بعد از یه مدت، دیویا نارندرا و دوقلوهای وینک لاوس پیش مارک رفتن و ازش خواستن تا ایده شون رو که راهاندازی یه سایت بود، کدنویسی کنه. زاکربرگ درخواستشون رو قبول کرد و توی ساخت هاروارد کانکشن (ConnectU) به اونا کمک کرد. هاروارد کانکشن یه سایت شبکه اجتماعی برای دانشجوها بود تا بتونن با دوستاشون ارتباط برقرار کنن و بهشون پیام بدن. بنظرتون چیزی آشنا نیومد؟
همون موقع بود که مارک، وبسایت شبکه اجتماعی خودش یعنی TheFacebook.com رو ثبت کرد. وبسایتی که برای دانشجوهای هاروارد درست شده بود و بهشون کمک میکرد تا با دوستاشون ارتباط برقرار کنن و روزمرگیهاشون رو با اونا به اشتراک بذارن. زاکربرگ با هم اتاقی خودش که ادواردو ساورین بود شریک شد و تلاش کرد تا فیسبوک رو به محبوبیت برسونه. اونا از همسایه مارک، دارن موسکوویتز، کمک گرفتن و دسترسی به فیسبوک رو برای بقیه دانشگاههای شمال شرقی آمریکا فراهم کردن.
با استفاده از یه URL که فقط از طریق ایمیل به اشتراک گذاشته میشد، فیسبوک به محبوبیت زیادی رسید. در اون زمان بود که زاکربرگ شروع به پیداکردن سرمایهگذار کرد تا روند رشد فیسبوک رو ادامه بده. پیتر تیل، یکی از بنیانگذاران پی پال،اولین کسی بود که حاضر شد در فیسبوک سرمایهگذاری کنه. پیتر تیل ۵۰۰ هزار دلار سرمایه گذاری کرد و خیلی زود بقیه سرمایهگذارانی که توی سیلیکون ولی بودن هم همین کارو انجام داده و روی فیسبوک سرمایهگذاری کردن.
با وجود سرمایهگذارها، مارک تونست فیسبوک رو بیشتر گسترش بده و دسترسی اون رو برای همه دانشکدهها و دانشگاهای آمریکا فراهم کنه. هرچی تعداد سرمایهگذارها بیشتر میشد، فیسبوک توجه و علاقه افراد بیشتری رو به خودش جلب میکرد؛ مخصوصا افرادی که توی موسسههای آموزشی نبودن.
زاکربرگ هیچوقت این قصد رو نداشت که دسترسی به سایت رو برای عموم مردم باز کنه، اما با این حال متوجه علاقه و تقاضای زیاد مردم برای فیسبوک شد و خیلی سریع نظرش رو عوض کرد. وبسایتی که در آخر، روش برقراری ارتباط بین آدما رو بطور تاریخی عوض کرد.
فیسبوک چطوری ثروتمند شد؟
برای اینکه زاکربرگ بتونه از فیسبوک به درآمد برسه، باید یه جریان درآمدی ایجاد میکرد. برای همینم لازم بود افراد دیگه هم وارد فیسبوک بشن. مارک به همراه شریکاش فیسبوک رو عرضه عمومی اولیه (IPO) کردن.
در سال ۲۰۰۷، مایکروسافت ۱٫۶ درصد سهام فیسبوک رو به قیمت ۲۴۰ میلیون دلار خرید. این اتفاق برای فیسبوک خیلی مهم بود و باعث شد تا این شرکت با سرعت بیشتری به سمت ثروتمندشدن پیش بره. توی همین سال بود که فیسبوک حدودا ۱۵ میلیارد دلار ارزش داشت و این مبلغ ۲۰۰ میلیون دلاری تفاوت قابلتوجهی رو توی درآمد اونا ایجاد میکرد.
مشارکت بین فیسبوک و مایکروسافت به نفع جفتشون بود. فیسبوک سود پول رو میگرفت و مایکروسافت هم تا سال ۲۰۱۱ منحصرا توی این شبکه اجتماعی تبلیغ میکرد. در نهایت زاکربرگ امپراطوری اجتماعی خودش رو گسترش داد و مسیری رو شروع کرد که اون رو به سمت ثروتمندشدن برد.
فیسبوک چطوری به سود رسید؟
محبوبیت فیسبوک نه تنها کم نشد بلکه تا سال ۲۰۱۳ باز هم افزایش پیدا کرد. توی اون زمان ازرش خالص درآمد فیسبوک به ۱٫۵ میلیارد دلار رسیده بود و درآمدش رو هم از طریق تبلیغات متنی توی صفحات مختلفش شروع کرده بود که با بیشتر شدن تعداد کاربرها و زمانی که توی سایت صرف میکردن درآمد چشمگیری رو عاید فیسبوک کرد.
امپراطوری اجتماعی زاکربرگ
فیسبوک هر روز بیشتر رشد میکرد، اما زاکربرگ تلاش خودش رو برای خریدن بقیه سایتهایی که توی این زمینه فعالیت میکردن، ادامه داد. در سال ۲۰۱۴ زاکربرگ تونست به لطف فیسبوک، محبوبترین برنامه اشتراکگذاری عکس موبایل یعنی اینستاگرام رو بخره و الان کاملا مشخصه که فیسبوک و اینستاگرام چقدر با همدیگه یکپارچه هستن.
در همون سال، مارک یه شرکت تولیدکننده دستگاههای واقعیت مجازی به اسم Oculus Rift رو هم خرید. البته خریدهای مارک زاکربرگ توی سال ۲۰۱۴ به همینا ختم نشد و چند وقت بعد، واتساپ رو هم خریداری کرد. زاکربرگ میلیونها دلار برای خرید این شرکتها سرمایهگذاری کرد و آینده فناوری رو به کلی تغییر داد.
زاکربرگ در طول این چند سال تلاش کرد تا مابقی اپلیکیشن های اجتماعی مثل اسنپ چت رو هم، با اینکه براش سودی نداشت، بخره|. او احتمالا در سالهای آینده هم تلاش میکنه تا سایتها و برنامههای بیشتری رو بخره. هرچند که زمان این خریدها دقیقا معلوم نیست، اما بنظر میرسه مارک زاکربرگ همیشه در حال مشخصکردن استراتژی بعدی خودشه.
تمام این کارها باعث رشد مارک و فیسبوک از لحاظ مالی شد تا اینکه در سال ۲۰۱۵ مارک زاکربرگ رتبه هفتم رو توی لیست ثروتمندترین افراد جهان بدست آورد. اون سال دارایی خالص مارک زاکربرگ حدود ۴۰٫۳ میلیارد دلار بود. مارک زاکربرگ جزو ۱۰ انسان ثروتمند دنیاست. یه میلیاردر خودساخته که در سال ۲۰۱۶ توسط مجله فوربز شناخته شد و تونست به یکی از تاثیرگذارترین افراد جهان تبدیل بشه. اما قدرت، جنجال هایی هم به دنبال داره…
رسوایی زاکربرگ
زاکربرگ در طول زندگیش با مشکلات خاصی روبرو شده. مشکلاتی مثل رسواییهایی که توی هاروارد براش بوجود اومد و بعد از اون هم اتهام به خیانت. البته این اتفاقات در فیلمی به نام “شبکه اجتماعی” در سال ۲۰۰۹ به تصویر کشیده شد که زاکربرگ بعدا نسبت به این فیلم اعتراض کرد و گفت که بعضی از اتفاقاتی که توی فیلم افتاده، درست نیستن.
اجازه ندید رفتار ناشایست مارک زاکربرگ شما رو فریب بده یا طرز لباس پوشیدنش باعث شه فکر کنید با آدم مهمی روبرو نیستین. اتفاقا زاکربرگ یه تاجر جدی هست، اما به هرحال موفقیت هایی که بدست آورده، براش یه سری مشکلات و رسواییها رو هم به همراه داشته.
زاکربرگ تصمیم گرفت تا فیسبوک رو برای کاربرانش رایگان نگه داره و به همین خاطرم مجبور شد روشهای دیگهای رو برای کسب درآمد از این سایت و رسیدن به سود پیدا کنه.
فیسبوک تصمیم گرفت به جای اینکه از طریق کاربرهاش معامله مالی انجام بده، اطلاعات شخصی اونارو مبادله کنه. البته که این کار روش جدیدی در دیجیتال مارکتینگ نیست و شرکتهای دیگه مثل گوگل هم از اطلاعات و دادههای شخصی کاربران استفاده میکنن. به هر حال تا زمانی که فیسبوک از این روش برای بازاریابی استفاده نکرده بود، کسی هم از این بابت نگرانی نداشت.
فیسبوک به عنوان یه فضای شخصی برای به اشتراکگذاشتن افکار، احساسات و روزمرگیهای زندگی افراد به بازار عرضه شد و به همین دلیل، این ایده که از اطلاعات شخصی کاربرها برای بازاریابی استفاده بشه، خیلی مورد استقبال قرار نگرفت. اطلاعات کاربرها شامل وضعیت پروفایل اونا، فعالیتهاشون و علایقی هست که توی فیسبوک به اشتراک میذارن.
این اطلاعات با افرادی که میخواستن توی فیسبوک تبلیغ کنن به اشتراک گذاشته میشد و به اونا کمک میکرد تا بتونن مخاطبهای مرتبط با حوزه کاریشون رو هدف بگیرن و در واقع مخاطب هدفشون رو پیدا کنن. زاکربرگ این موارد رو نه فقط توی سایت، بلکه خارج از اون هم در دسترس قرار میداد. یعنی به وبسایتها اجازه میداد تا از طریق کدنویسی بتونن بفهمن چه تعداد از کاربران، از طرف فیسبوک وارد سیستم میشن.
اوایل بنظر میرسید که قابلیت دسترسی به یه وبسایت خاص از طریق فیسبوک برای راحتی کاره. در واقع کاربران بدون اطلاع کامل از قوانین به وبسایتها این اجازه رو میدادن. البته این اجازه موقع ثبت نام گرفته میشه، ولی متاسفانه هیچکس این قوانین رو نمیخونه.
با این اوصاف موضوع انتشار اطلاعات شخصی، به مرور اهمیت بیشتری پیدا کرد. در آوریل سال ۲۰۱۸، زاکربرگ متوجه وخامت اوضاع شد و فهمید که توی دردسر افتاده. مارک مجبور شد تا توی جلسه کمیته تجارت، علوم و حمل و نقل سنا در ایالات متحده آمریکا، حاضر بشه و در حمایت از فیسبوک، شهادت بده. زاکربرگ توی این جلسه از نگرانی در مورد استفاده از دادههای شخصی کاربران فیسبوک برای تبلیغات سیاسی صحبت کرد. رسوایی که بهFacebook–Cambridge Analytica data breach معروف شد.
رسوایی Facebook–Cambridge Analytica
رسوایی Facebook–Cambridge Analytica Data به یه رسوایی سیاسی تبدیل شد. موضوع این بود که Cambridge Analytica، اطلاعات میلیونها کاربر فیسبوک رو برای تبلیغات جمعآوری کرده بود و این موضوع هم عمومی شده بود. خبری که مردم از شنیدنش اصلا خوشحال نشدن. ظاهرا از اطلاعات این افراد، بدون رضایت اونا، برای رایدادن به افراد مختلف توی مبارزههای سیاسی استفاده شده بود.
هرچند که خبر این رسوایی در سال ۲۰۱۸ بصورت رسمی منتشر شد، ولی از سال ۲۰۱۵ شفاف سازی های دیگه شروع شد. نگرانی درباره این موضوع زمانی بیشتر شد که کاربرا متوجه شدن اطلاعات شخصیشون بیشتر از ۳ ساله که فاش شده. البته لازم به ذکره که اطلاعات شخصی منتشرشده، همون اوایل برای امور مربوط به تبلیغات سیاسی مورد استفاده جدی قرار نگرفت. البته کل این ماجرا برای اولین بار توسط کارمند سابق Cambridge Analytica فاش شدد و به مرور ویروسی شد و افراد زیادی رو متعجب کرد.
در ابتدا، خبرنگاران گزارش این کارمند رو نادیده گرفتن تا اینکه او به یه منبع ناشناس تبدیل شد. اتفاقی که پایانی برای این خبر ویروسی بود. اما همین خبر یا شایعه باعث شد شک و تردید بوجود بیاد و بعضی از افراد دست به تحقیق درباره این ماجرا بزنن. کاربرا شروع به زیر سوالبردن قوانین اخلاقی فیسبوک و تقاضا برای قوانین سختگیرانه تر برای شرکتهای حوزه فناوری در خصوص استفاده از اطلاعات کاربران کردن. این رسوایی در کنار همه این ماجراها، باعث افت سهام فیسبوک هم شد.
Facebook–Cambridge Analytica باعث بحث و گفتگوی عمومی شد. جلسهها و مکالمههای زیادی در مورد معیارهای اخلاقی برای شرکتهای رسانههای اجتماعی، سازمانهای مشاوره مدنی و سیاستمداران شکل گرفت.
این اتفاق باعث شد که کاربرها به محافظت از اطلاعاتشون در رسانههای آنلاین اهمیت بیشتری بدن و یاد بگیرن که حریم خصوصی شون رو حفظ کنن. زاکربرگ به صورت علنی از همه مردم عذرخواهی کرد و بهشون درباره اجازه “حق دسترسی” که موقع ثبت نام ازشون گرفته میشه، یادآوری کرد. مارک افرادی رو که توی آمریکا زندگی میکنن تشویق کرد تا ۵ قانون فدرال رو یاد بگیرن. قوانینی از حق دسترسی به اطلاعات شخصی افراد محافظت میکنه.
حتی با وجود عذرخواهی مارک زاکربرگ، هنوز ۸۷ میلیون کاربر فیسبوک وجود داشتن که اطلاعاتشون منتشر شده بود. فقط تصویر کنین که به دلیل وضعیت پیش آمده چه حجم بالایی از کاربران، فیسبوک رو ترک کردن. یه مطالعه در سال ۲۰۱۸ که توسط مرکز تحقیقات Pew انجام شده بود نشون داد که ۴۴ درصد از کاربران فیسبوک که بین ۱۸ تا ۲۹ سال سن دارن، فیسبوک رو از گوشی شون حذف کردن. از ۸۷ میلیون کاربری هم که اطلاعات شخصیشون منتشر شده بود، ۳۸۲,۸۰۰ نفر تصمیم گرفتن کلا فیسبوک رو از زندگیشون حذف کنن.
بطور کلی بعد از ماجرای انتشار اطلاعات خصوصی، ۷۴ درصد از کل کاربران فیسبوک، یا مدتی از این اپلیکیشن فاصله گرفتن، یا تنظیماتشون رو تغییر دادن و یا کلا اون رو حذف کردن.
مطالعات انجامشده توسط همین مرکز تحقیقاتی نشون میده که تعداد نوجوونها توی فیسبوک رو به کاهشه. چرا که سایتهای اجتماعی دیگهای مثل یوتیوب، اینستاگرام و اسنپ چت توجه اونا رو به خودشون جلب کردن. هرچند فیسبوک به خاطر این ماجرا دیگه مثل سابق محبوب نیست، اما زاکربرگ حکومتش در رسانههای اجتماعی رو با اینستاگرام تضمین کرده.
بنابراین تا وقتی که زاکربرگ توی راس کار باشه، فیسبوک هم صاحب اینستاگرام میمونه. حتی با وجود اینکه زاکربرگ موقع خرید اینستاگرام توافق کرد که اونا رو از هم جدا نگه داره. زاکربرگ این دو اپلیکیشن رو به همراه واتساپ، با همدیگه یکپارچه و هماهنگ کرده.
مهم اینه که زاکربرگ همیشه در حال پیشرفته و میدونه که کی باید یک سایت یا برنامه اجتماعی جدید رو خریداری کنه. مثلا موقعی که اینستاگرام رو به قیمت ۱ میلیارد دلار خرید، انتقادهای زیادی بهش وارد شد. خیلی از افراد میگفتن که او با خرید همچین برنامه کوچیکی (توی اون زمان)، پولش رو هدر میده. اما همونطور که میبینین اینستاگرام الان یه برند و یه رسانه اجتماعی محبوب و شناختهشده هستش.
مارک زاکربرگ، مردی واقعی
زاکربرگ تاثیر بزرگی روی تاریخ فناوری به جا گذاشت، اما اون واقعا کیه؟ داستانش چیه؟
درسته که مارک برای اشتیاقش به پیشرفت اینترنت، رسواییهای عمومی زیادی داشته، اما با این حال یه آدم نیکوکار و فوقالعادس. نیکوکاری، بخشی از مارک زاکربرگه که افراد زیادی با اون آشنا نیستن.
در سال ۲۰۱۰، زاکربرگ ۱۰۰ میلیون دلار برای حمایت از مدرسه عمومی نیوکارک در نیوجرسی اهدا کرد. در همون سال هم Giving Pledge رو امضا کرد. Giving Pledge یه تعهدنامه هست که معمولا افراد ثروتمند اون رو امضا میکنن و قول میدن که حداقل ۵۰ درصد ثروتشون در طول زندگی رو به خیریه ببخشن. مارک زاکربرگ نه تنها این تعهدنامه رو امضا کرد، بلکه افراد مشهور و ثروتمند دیگهای رو هم ترغیب کرد تا اون رو امضا کنن.
زندگی شخصی او هم اوضاع خوبی داره. زاکربرگ در سال ۲۰۱۲ با دوست دخترش در دانشگاه هاروارد که مدت زیادی باهاش توی رابطه بود، ازدواج کرد. در حال حاضر همسر او یعنی پریسیلا چان، به عنوان دانشجوی پزشکی از دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل شده. در حقیقت روز عروسی مهمونهاشون فکر میکردن دارن به جشن فارغالتحصیلی چان میرن. در کمال تعجب حاضران، روز عروسی دقیقا یه روز بعد از عرضه اولیه سهام فیسبوک، برگزار شد.
بعد از سه سال زندگی خوب، اونا اولین بچشون رو بدنیا آوردن. دختر بچهای بنام ماکسیما (مکس). در بازه زمانی بین عروسی و تولد مکس، مارک زاکربرگ در سن ۲۸ سالگی توی لیست Fortune 500 که یه لیست برای ردهبندی ۵۰۰ شرکت بزرگ ایالات متحده هست و توسط مجله Fortune منتشر میشه، به عنوان جوانترین مدیرعامل سال ۲۰۱۳ انتخاب شد.
بعد از بدنیا اومدن دخترشون، مارک و همسرش با هم یه عهدی بستن و در صفحه فیسبوک مارک، طی یه نامه عمومی به دخترشون اعلام کردن که قول میدن ۹۹ درصد از درآمد فیسبوک رو تا آخر عمرشون، برای امور خیریه اهدا کنن.
اونا با هم یه مرکز تحقیقاتی مستقل به نام Chan Zuckerberg Biohub رو در سانفرانسیسکو تاسیس کردن. مرکزی که مهندسان، دانشمندان کامپیوتر، زیستشناسان، شیمیدانان و افراد دیگه جامعه علمی رو با همدیگه متحد میکنه. زاکربرگ و چان، پایه و اساس شرکت رو بر اساس همکاری بین دانشگاههای مختلفی مثل استنفورد، کالیفرنیا، سانفرانسیسکو و برکلی بنا نهادن. Biohub، بودجه اولیه ۶۰۰ میلیون دلاری رو طی ۱۰ سال تامین میکنه.
زاکربرگ هر سال اهدافی رو تعیین میکنه تا بهشون برسه. هدفهایی مثل یادگیری زبان ماندارین (نوع زبان چینی)، مطالعه طیف گستردهای از کتابها و خوردن گوشت حیوانی که خودش شکار کرده. چالشها و اهدافی که خیلی از مردم حتی توی کل زندگیشون هم بهشون نمیرسن، چه برسه به یه سال!
در مارس ۲۰۱۷، زاکربرگ و چان خبر از تولد دومین دخترشون، آگوست، دادن که در ۲۸ آگوست ۲۰۱۷ بدنیا اومد. زاکربرگ نه تنها به طور مداوم ثروت خالصش رو افزایش میده بلکه تعداد اعضای خانوادش رو هم مدام بیشتر میکنه!
ثروت خالص مارک زاکربرگ چقدره؟
در حال حاضر، مارک زاکربرگ ۳۵ سالشه. او همچنان به پیشرفت فناوری کمک میکنه و هنوز هم فعالیتهای انساندوستانش رو ادامه میده. زاکربرگ بعد از جف بزوس، مدیرعامل آمازون، دومین مدیرعاملیه که بیشترین درآمد در روز رو کسب میکنه. بزوس ثروتمندترین فرد جهانه که ثروتش حتی از بیل گیتس هم بیشتر شده و همچنان هم در حال افزایشه.
به هرحال بعد از جف بزوس، مقام دوم متعلق به زاکربرگه که روزانه ۶ میلیون دلار درآمد داره. از سال ۲۰۱۸، زاکربرگ با ثروت خالص ۷۱ میلیارد دلار، پنجمین فرد ثروتمند جهانه و پیش بینی میشه که در سالهای بعد، رشد بیشتری هم داشته باشه.
هیچکس نمیدونه مارک در آینده روی کدوم فناوری سرمایهگذاری میکنه یا چه چیزی رو خریداری میکنه. ما حتی نمیدونیم که حرکت های بعدیش تو فضای آنلاین چین. زاکربرگ ترجیح میده در مورد برنامهها و پروژههاش آینده اش حرفی نزنه.
با این حال او هر سال کنفرانسی رو برگزار میکنه که به عنوان کنفرانس Facebook F8 شناخته میشه. F8 یه کنفرانس سالانه هست که توسط فیسبوک و برای توسعهدهندگان و کارآفرینانی که محصولات یا خدماتی توی فیسبوک دارن، برگزار میشه. توی این کنفرانس که همه دنیا زاکربرگ رو به عنوان یه طرفدار برای ساختن دنیایی متصل که همه افراد بتونن توش با همدیگه ارتباط داشته باشن، میبینن.
استفاده از اطلاعات و دادههای شخصی افراد برای سودآوری سایتهای اجتماعی. زاکربرگ با گفتن اینکه میخواد فیسبوک رو رایگان نگه داره، شناخته شده. تا الان زاکربرگ موفق شده که با کسب درآمد از اطلاعات کاربرها، استفاده از فیسبوک رو رایگان نگه داره. این یه تکنیک جدید نیست، بلکه روشیه که مردم به لطف مارک زاکربرگ نسبت به اون آگاهی بیشتری پیدا کردن.
تلاشهای مارک زاکربرگ برای نزدیک کردن مردم جهان به همدیگه مفید بوده. امروزه با استفاده از فیسبوک نه تنها میتونیم با خانواده و دوستامون در سراسر دنیا صحبت کنیم بلکه میتونیم با افراد غریبهای که شبیه ما فکر میکنن هم ارتباط برقرار کنیم. بر اساس کدنویسی و الگوریتم فیسبوک، تبلیغات مختلفی که ما توی فیسبوک میبینیم، مربوط به سایتهایی که از اونا بازدید میکنیم، هستن.
زاکربرگ شیوه استفاده از اینترنت رو دگرگون کرد و به به ما کمک کرد تا اونو به هر شکلی که میخوایم برای خودمون شخصیسازی کنیم.
مردم میتونن هرچی که میخوان در مورد مارک زاکربرگ بگن، اما در حقیقت او رهبری هست که روش تعامل بین تمام افراد دنیا رو تغییر داده. همیشه راههایی برای رفع مشکلات و موانع هست، اما زاکربرگ مثل هر رهبر موفق دیگهای، نشون داده که میتونه این راههارو پیدا کنه و به موفقیت برسه.
“با دادن قدرت اشتراک گذاری به مردم، جهان را شفافتر میکنیم.”
این مرد بااستعداد ثابت کرد که یه تاجر برای تاثیرگذاری نیاز به پوشیدن کت و شلوار نداره یا اینکه هیچوقت یه بشردوست به اندازه رسواییها نمیتونه توجه مردم رو به خودش جلب کنه. اما مهمترین چیزی که میتونیم از مارک زاکربرگ یاد بگیریم، اینه که حتی یه کودک ده ساله هم میتونه رویاهاش رو دنبال کنه و تاثیرش رو توی دنیا بذاره.
دیدگاهتان را بنویسید